اشعار زیبا

 

وقتی تو نیستی ...
شادی کلام نامفهومی ست
و " دوستت می‌دارم " رازی‌ ست
که در میان حنجره‌ ام دق می‌کند

و من چگونه بی‌ تو نگیرد دلم ؟
اینجا که ساعت وآیینه و هوا ... به تو معتادند ..

 


 

 

خدای من خداییست كه ....
اگر سرش فریاد كشیدم ؛
به جای اینكه با مشت به دهانم بزند ،
با انگشتان مهربانش نوازشم می كند ....
و می گوید : میدانم جز من كسی نداری.




از سـر دلتنـگی...

گـــاهـــی بایــد مانـد و تـــحـــمــل کــرد . . .
شـایــد لــازمــ باشـــد
اِحســاسـمـــ ان را نســبــت
بــه آدمــ هـا فــرامــــوش کنیــــمـ ـ ـ
نــه خـــودِ آنــهــا را . . . . .



[تصویر:  images?q=tbn:ANd9GcTO-v9DuUvHx4-c5lddkeh...6OzamJBmK-]